تابلوفرش پرنقش و نگار سلسلهالذهبش، ما را دوباره به کارگاه و خانهاش در محله چهارچشمه کشانده است. علی ذریه حبیب تبریزی با ۷۰ سال سابقه در خلق آثار نفیس تابلوفرش در تازهترین اثرش تابلویی چشمنواز بافته است. این تابلوفرش عزیمت امام رضا (ع) به خراسان و توقف ایشان در نیشابور را روایت میکند.
آنجایی که حضرت در پاسخ به یکی از محدثان درحالیکه سوار بر کجاوه بوده است حدیث سلسه الذهب را خوانده است. تابلوفرش تمام این جزئیات را دارد و دور تا دور آن علاوهبر شعرهایی با مضمون مذهبی این حدیث بافته شده است.
کارگاهش در خیابان کوثر جنوبی و کنار منزلش است. پشت دار قالی نشسته و با پشت خمیده کار میکند. به خانه اش میرویم تا بیشتر درباره اثرش صحبت کنیم. آثار او عمدتا تابلوفرشهای نفیسی با موضوع امام رضا (ع) هستند. تابلوفرشی از حرم مطهر رضوی با منارههای طلا را قاب کرده و به دیوار پذیرایی زده است.
او این اثر را در سالهای اول انقلاب بافته، زمانی که به مشهد آمده بود و حالا پس از سالها زینتبخش دیوار خانهاش است. علی آقا متولد ۱۳۲۴ در شهر تبریز است. او در خانوادهای مذهبی و اهل هنر به دنیا آمده و از هفتسالگی هنر فرشبافی را تنها با نگاه به دارهای قالی کارگاه پدری آموخته است.
خودش در این باره میگوید: سال ۵۸ بهدلیل تعطیلی بازار تبریز و کسادشدن کار با همسرم شبانهروز کار کردیم و بعد از پرداخت بدهیها عزم سفر کردیم. هیچ کجا برای ما مثل مشهد نبود. از کودکی به امام رضا (ع) ارادت ویژهای داشتم و با همسر و دو دخترم به مشهد آمدیم.
پسرم بهدلیل تحصیل پیش پدرم ماند. وقتی به مشهد آمدم وضع مالی چندان خوبی نداشتم از امام رضا (ع) خواستم که در مسیر زندگی همراهم باشد و کمک کند تا آثار هنری متفاوتی ببافم.
همانطور که از گذشته صحبت میکند، تابلوفرش سلسلهالذهب را روی فرش خانه پهن میکند. تابلوفرش ابریشمی که دارای ۷۰۰ رج است و هر رج هزار گره دارد. رج به رجش را با عشق به امام رضا (ع) و با وضو بافته است. کار را از دهه کرامت سال گذشته شروع کرده است و بافت آن هشت ماه زمان برده است.
این تابلوفرش جزئیات زیادی دارد. حدیث معروف سلسلهالذهب و سلام مخصوص امام رضا (ع) دور تا دور قاب بافته و دور بعدی به اشعاری اختصاص داده شده است که در وصف امام رضا (ع) سروده شدهاند. مابین این نوشتههای بافتهشده، نمایی از قدمگاه حضرت (ع) در نیشابور، سقاخانه طلا، چشمه حضرت (ع)، صحن گوهرشاد، پنجره فولاد، نقارخانه، ساعت و سنگ قبر پایین دیده میشود.
مرکز تابلو هم روایت حضور حضرت (ع) در نیشابور است. امام (ع) سوار بر کجاوه نشسته و مردم در اطرافش حضور دارند. رنگهای روشنی که در این تابلوفرش به کار رفته زیبایی آن را دوچندان کرده است.
از علیآقا میپرسم چه شد که موضوع تابلوفرشهایش اینگونه شده است، در پاسخ میگوید: در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم و از همان کودکی به بافت آثاری با داستانهای مذهبی علاقه داشتم. بهویژه اگر این داستانها به ائمه معصوم(ع) یا به پیامبران مرتبط بودند. در این سالها تابلوفرشهای زیادی با داستانهای مذهبی مختلفی بافتم.
تابلویی با داستان حضرت علی(ع) که در حال کمک به فقرا در خرابههای شهر هستند، حضرت مسیح(ع) در حال چوپانی، معراج حضرت محمد(ص) و کشتی نوح(ع) از دیگر تابلوفرشهای من در این سالها بودند. سال گذشته به مناسبت میلاد امام رضا(ع) به برنامه هیئتی در بولوار خیام رفتم.
سخنران برنامه درباره حضور حضرت(ع) در نیشابور گفت و اینکه چطور آنجا حدیث معروف زنجیره طلا یا همان سلسلهالذهب را خواندهاند. این را که گفت، هوایی شدم و همان شب ایده بافت این تابلو به ذهنم رسید و از امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) خواستم در این راه کمکم کنند.
یک ماه درباره این داستان و جزئیات آن تحقیق کردم و درنهایت طرح نهایی را کشیدم. قبل از اینکه پشت دار بنشینم سکته کردم و چشم چپم کمسوتر از گذشته شد. با این حال هر روز پشت دار مینشستم و با این شرایط تابلو را طی هشتماه به پایان رساندم.
علی آقا علاوهبر هنرش، مداحی و ورزش را هم جدی دنبال میکند. از همان اوایلی که به مشهد میآید تقریبا هر روز با دوچرخه به حرم مطهر میرفته و زیارت میکرده است. به مرور و با بالارفتن سن و بعد از اینکه مهرههای کمرش را عمل میکند، دیگر مثل گذشته توان زیارت هر روزه را ندارد و هر زمان که شرایط مهیا باشد به هیئت خیابان سرشور میرود و زیارتی هم میکند.
او صدای رسا و گیرایی دارد و از همان کودکی برای امام حسین(ع) و امام رضا(ع) مداحی کرده و برای اینکار هرگز اجرتی دریافت نکرده است. هربار که به زیارت میرود، رو به حرم مطهر مینشیند و بعد از خواندن زیارتنامه حضرت این شعر را میخواند: الا ای ولایت تولای من/ تو امید امروز و فردای من/ اگرچه بدم با تو همسایهام/ ولیکن به کویات پناهندهام.
بافت صفحاتی از قرآن به طور حجمی و به شکل کتاب یکی دیگر از آثار برجسته این استاد هنرمند است. جلد کتاب را با طرحی زیبا و رنگ صورتی بافته است، صفحه دوم تصویر مکه و آسمان آبی آن را نشان میدهد، صفحه سوم سوره حمد روی زمینه لیمویی بافته شده است. در هفتصفحه بعدی ۱۱ سوره کوچک جزء ۳۰ دیده میشوند که آنها هم بر زمینه لیموییرنگ بافته شدهاند.
صفحه هشتم کتاب، تصویر کعبه را نشان میدهد. این کتاب به صورت دو رو و با نخ ابریشم بافته شده است. کاری سخت، اما شیرین و دلچسب که انجام داده و یادگاری مانده است. او علاوهبراین کارهایی با موضوع وطن دارد.
بافت تابلوهایی از تصاویر نقشه ایران و استانهای مختلف با مهمترین نمادهای هر استان، آرامگاه فردوسی و داستانهای شاهنامه بخشی از کارهای این هنرمند هستند. تنها خواسته او از مسئولان کشوری و شهر مشهد این است که فضایی در اختیارش بگذارند، جایی همانند موزهای شخصی تا بتواند آنها را به نمایش بگذارد.